عدالت و قاطعیت در زمان ظهور امام زمان(عج)
در این مقاله درباره عدالت و قاطعیت حاکم در وقت ظهور، مطالبی بیان شده است.
قاطعیت، خصلت همه رهبران راستین الهى است، و این خصلت در وجود مبارک امام مهدى (ع) در حد اوج و کمال است. و معیار پاکسازى اجتماعات بشرى همین است. عینیت یافتن عدالتى فراگیر و ریشه سوزى هر ظلم و ستم باید بدون کمترین ترحم و ارفاق و استثنایى صورت گیرد، بطورى که در هیچ جاى جهان علت فساد و عامل بیدادى برجاى نماند، تا بتواند بتدریج به مناطق دیگر نفوذ کند، و به توطئه و کارشکنى در کار سامان بخشیدن به جامعه بشرى بپردازد.
این تجربه همه دوران تاریخ است که سازش و ارفاق و ملایمت در پاکسازى جامعه و زدودن علل و عوامل ناراستى و نادرستى و تجاوزطلبى، همواره موجب گردیده است تا پس از گذشت اندک زمانى، نیروهاى ضدحق و ضد عدل در سازماندهى مجددى تشکل یابند، و از پشتبه نیروهاى مردمى و انقلابى یورش آورند، و ضربه هاى کارى وارد سازند، و آنان را بکلى از پاى درآورند، یا دستکم تضعیف کنند و در راه و کارشان ناموفق سازند. این موضوع تجربه همیشگى تاریخ است. و دیگر بار، در دوران ظهور بزرگ، این واقعیت نادیده گرفته نمى شود، تا پاکسازى بزرگ و ریشه اى جامعه بشرى تحقق خارجى یابد، و از هر شکست و ناتوانى و سستى در امان ماند. از اینرو، امام منجى، در سراسر اندام جامعه بشرى سلولى فاسد بر جاى نمىگذارد، و هر خس و خاشاکى را از مسیر انسان برمى دارد، و هر فسادى را در نطفه خفه مى کند، و هر ستمى را از ریشه مى خشکاند. در همه جریانهاى فاسد و ضدانسانى، همه عاملان، زمینه سازان و دستیاران آن جریانها را از دم تیغ مى گذراند.
امام باقر (ع)
یقوم القائم... على العرب شدید، لیس شانه الاالسیف... ولایاخذه فىالله لومهلائم. (1)- (امام) قائم قیام مىکند... بر اعراب سختگیر است و راه (و روش) او شمشیر (به به کارگیرى سلاح) است. و در راه اجراى (برنامه هاى) الهى از ملامت ملامت گرى بیم نمى کند.
تبلیغات دشمنان داخلى و خارجى و بوق و کرناها و تکفیرهاى داخلى و ارتجاعى در او هیچ اثرى نمى گذارد، و او را به مصلحت سنجى مجبور نمى سازد. این روش ارزشمند، در عین دشواریهاى فراوانى که همراه دارد، از جهتى نیز کارها را آسان مى کند، چون آنان که اندیشه رخنه کردن در صفوف نهضت و انقلاب جدید را در سر مى پرورانند و شیوه فتنه گرى را در پیش مى گیرند، هنگامى که با قاطعیتى خلل ناپذیر روبرو گشتند و راهى براى نیرنگ بازى و نفوذى گرى در پیش خود ندیدند، دست از هر خطا و انحراف برمى دارند و از هرگونه حرکتهاى مخفیانه و کارشکنی هاى پنهانى و سرمایه گذاریهاى مرموز دست مى شویند.
امام مهدى (ع)، با ایجاد بیم و دلهره و ترسهاى عمیق و راستین، بسیارى از گروههاى مخالف و ستم پیشه را مجبور به ترک راه و روش خود مى کند و به تسلیم وامى دارد. از اینرو، در احادیث آمده است که از شمشیر برنده و اراده قاطع امام و یارانش همه اهریمنان مى هراسند، و ترسى گران بر روان دژخیمان خون آشام سایه مى افکند، و لرزه بر اندام خودکامگان و طاغوتان مى افتد. و این خود عامل بزرگى در پیروزى کامل آن امام منجى است. با این رعب و ترس، بسیارى مقاومتها درهم مى شکند، و بسیارى از مردمان به راه بازمى گردند و از تجاوز به حقوق دیگران و زیر پا نهادن مسؤولیت و تکلیف و حرمت انسانها دست برمى دارند.
امام صادق (ع)
بیناالرجل على راسالقائم یامرو ینهى اذا امر بضرب عنقه، فلا یبقى بینالخافقین جشىءج الا خافه. (2)- در همان هنگامى که شخصى نزد قائم ایستاده و به امر و نهى مشغول است (3) ناگاه (امام) امر مى کند که او را بکشند. اینست که در خاور و باختر زمین چیزى نمى ماند مگر اینکه از (قاطعیت و اجراى عدالت) او مى هراسد.
انسانهاى استثمارگر، ستم پیشه، خون آشام و بد اندیشان دیو سیرت، در برابر خود قدرت و نظامى را مى بینند که ذرهاى از حق و حقوق مردمان را نادیده نمى گیرد، و کاهى را از کوهى جدا مى سازد، و زشت کرداران و گناهکاران را بدون ذرهاى چشم پوشى کیفر مى دهد، و حد و حدود الهى را بدون کمترین ارفاق به اجرا درمى آورد، و قانون عدل و حق درباره بزرگ و کوچک و فقیر و غنى و عالم و جاهل و خویش و بیگانه عملى مى سازد. و اینچنین شیوه و روشى نرمش ناپذیر و استوار، اطاعت و فرمانبردارى همگان را موجب مى گردد.
امام باقر (ع)
کانى باصحاب القائم و قد احاطوا بما بینالخافقین لیس من شىء الا هو مطیع لهم. (4)- گوییا یاران قائم را مى بینم که بر خاور و باختر گیتى مسلط شده اند، و هیچ چیز نیست مگر آنکه از آنان فرمان مى برد.
و اینچنین شیوه و روشى مىتواند نجاتبخش بشریتباشد، و شبکههاى پیچیده بیدادگران و دنیاداران را از دست و پاى بشریت مظلوم بردارد، و راحت و آسایش واقعى همگان را فراهم سازد. در جبهه خارجى موفق مى شود حرکتهاى ضد مردمى را درهم بشکند، و یک تن از ضد مردمان را باقى نگذارد، و در جبهه داخلى توفیق مى یابد تا به پاکسازى بزرگ دست یازد و همه منافقان نامرئى و نفوذیان و ریاکاران و تزویرگران ظاهرالصلاح را ریشه کن کند، و توده هاى نجیب انسانى را از شر هر نیرنگ و مکر و ترفند و فریبى آسوده سازد، و امنیت واقعى را بر سراسر اجتماعات انسانى حاکم گرداند.
بنابراین، روش امام در برخورد با تبهکاران داخلى و انحرافها و فسادهاى اجتماعى دست کمى از درگیرى با جبهه خارجى و دشمنان سلاح به دست و آشکار جهانى ندارد. کشتار و جنگ در راه و روش امام موعود (ع) تنها براى از میان برداشتن حاکمان و زمامداران مسلط بر کشورهاى جهان نیست، بلکه قاطعیت در برابر حکومتهاى خودکامه مقدمهاى استبراى اصلاح جامعه ها و ایجاد دگرگونى اساسى در ماهیت روابط اجتماعى، و سرانجام اجراى دقیق عدالت اجتماعى در همه شؤون زندگى. به این جهت امام نه تنها در جنگها و لشکرکشی ها با دشمنان خارجى دستبه کشتار مى زند و موانع راه را با قاطعیت از سر راه برمى دارد، بلکه در برابر هر گونه فساد و انحراف در داخل جامعه اسلامى نیز قاطعانه مى ایستد و علل و عوامل آن را نابود مى کند.
در این تردیدى نیست که روشهاى سازشکارانه و مصلحت اندیشانه در برابر فساد داخلى، بتدریج جامعه را تباه مى سازد، یعنى از درون دچار مشکلاتى مى کند. که از هرگونه سامان یابى مانع مى گردد، و کم کم مفاسد داخلى نظام را از اعتبار مى اندازد، و جامعه را به سقوط مى کشاند، و اجراى حق و عدل را ناممکن مى کند. از اینرو، ساختن جامعه هاى بشرى قاطعیتى نرمش ناپذیر مى خواهد و دورى دقیق از هرگونه ملاحظه گرایى و سازشکارى.
امام على (ع)
لا یقیم امرالله - سبحانه - الا من لایصانع ولا یضارع، ولا تتبعالمطامع. (5)- دین خدا را نمى توانند ترویج کنند مگر کسانى که سازش کار نباشند، (و با دنیادوستان و رفاهطلبان) همسو نشوند، و دل در گرو طمع ها نداشته باشند.
راه و روش امام مهدى (ع)، شکوفایى راستین این اصول و معیارهاست، نه سازشى در آن راه دارد و نه طمعى به مال دنیادارى، هیچ انگیزهاى در کار نیست جز رضاى خدا و اجراى عدالت مطلق.
امام على (ع)
... و لیطهرنالارض من کل غاش... (6)- ... زمین را از هر انسان نیرنگباز (و فریبکار) پاک مى سازد...
کسانى که در مبانى عقیدتى و ایمانى چون دیگرانند و بظاهر معتقد و مسلمان حساب مى شوند، لیکن در عمل و در روابط اجتماعى دچار انحرافند و در مسائل مالى و اقتصادى فریب کارند و غش به کار مى برند، مورد تصفیه و پاکسازى قاطع و انعطاف ناپذیر امام قرار مى گیرند، و با نابودى این طبقه زالوصفت که در شمار اندک نیستند، مردمان به امنیت اقتصادى خواهند رسید در کنار دیگر امنیتهاى اجتماعى.
امام کاظم (ع)
... الثانى عشر منا سهلالله له کل عسیر... و یبیر به کل جبار عنید، و یهلک على یده کل شیطان مرید... (7)- ... خداوند براى دوازدهمین (امام) از خاندان ما هر دشوارى را آسان مى گرداند، و به دست او هر جبار سرسختى نابود مى شود و هر شیطان سرکشى هلاک مى گردد.
از شیوه هاى امام موعود (ع)، براى محو طاغوتان و جباران،عدم پذیرش توبه است. و این، موضوعى است بسیار مهم، که از نفوذ عناصر ناباب و نالایق و دوگانه و ناخالص یا متظاهر، در صفوف انقلابیون جلوگیرى مى کند.
روشن است که با پیدایش تحول و انقلاب در جامعه، مردم به دو گروه تقسیم مى شوند:
1- گروهى که پیش از انقلاب و نظام جدید خود را براى تحول و دگرگونى آماده کرده بودند و اندیشه و افکار خویش را از پیرایه ها و معیارهاى نادرست پیشین رها ساخته بودند. این دسته با پدید آمدن انقلاب و تحول در نظام اجتماعى، بدون دشوارى، معیارهاى جدید را مى پذیرند و خود را با جامعه نوبنیاد و ضوابط آن تطبیق مى دهند و با تفکر و حرکت نوین هماوا و هماهنگ مى گردند.
2- کسانى که روشها و معیارهاى واپسگراى جامعه پیشین در تار و پود وجودشان نفوذ کرده و به اندیشه و عمل آنان فرم و شکل بخشیده است و منافعشان نیز در همان است. این گروه با همان اندیشهها خو گرفته اند و آن اندیشه ها و معیارها جزء شخصیتشان شده است. اینان در هر جامعه و محیطى قرار گیرند جز به همان اصول پیش ساخته خویش به چیزى نمى اندیشند، و منافع خود را نیز در سایه همان روشها و اندیشه ها تامین شده مى یابند. این گروه با پدید آمدن تحول و انقلاب و واژگونى نظامهاى فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى و ارزشى پیشین، دچار مشکل اساسى مى گردند; زیرا از یک سو با حرکت انقلابى و دگرگونساز جدید روبرو هستند که اصول و معیارهاى تازهاى عرضه مى کند، که در بسیارى از موارد کاملا با اصول پیشین متضاد و ناسازگار است. از سوى دیگر گرفتار افکار و اندیشه هاى پیشین و خصلتهاى منافع طلبانه خود هستند، که در ژرفاى روح آنان رسوخ کرده است، بویژه که منافع خود را نیز در سایه آن معیارها پایدار مى دانند.
گروه دوم در رویارویى با انقلاب دو دسته مىشوند: دستهاى کوتاه فکر و سطحى نگر، که در برابر انقلاب و نظام جدید مى ایستند و در برابر اندیشه هاى نوین مقاومت مى کنند. این دسته زود از میان مى روند، و براى نیروهاى انقلابى رویارویى با این گروه چندان دشوار نیست.
دسته دوم کسانیند که اصولى و بنیادى فکر مى کنند و پویایى و بالندگى حرکت جدید و انقلابى را درک مى کنند و ستیز با آن را ناممکن مى شناسند. اینان بظاهر به حرکت نوین تن مى دهند و آن را مى پذیرند، لیکن در درون و باطن به هرگونه کارشکنى دست مى یازند. این دسته در ظاهر انقلابى و طرفدار مبانى جدیدند و در باطن ضدانقلاب و معتقد به اصول گذشته اند. گرایش این نوع از مردم و گروهها به انقلاب، و ناشناخته ماندن آنان یا طرد نشدن آنان، همواره، مشکل اساسى هر انقلاب است و عامل اصلى انحراف در مبانى انقلابها. این طبقه با نفوذ در صفوف انقلابیون، حرکت نو را دچار انحراف و چرخش به عقب و واپسگرایى مى سازند، و اندکاندک افکار و اندیشه هاى واپسگراى خود را در قالب تعبیرها و واژه هاى نو در جامعه جا مى زنند، و مبانى انقلاب را بتدریج از محتواى اصلى تهى مى سازند، و کمکم انقلاب را به ضدانقلاب تبدیل مى کنند. و این امرى است که همواره تجربه شده است. لیکن مایه عبرت نگشته است.
یکى از راههاى اصلى نفوذ این خائنان خادم نما و ضدانقلابیون انقلابى نما و سرمایه داران و طاغوتان بظاهر مردمى، توبه است. البته توبه مى تواند راست و درست باشد و شخص تائب براستى گذشته ها را پس پشت افکنده و به راه بازگشته باشد، و هم مى تواند ظاهرى فریبکارانه صورت گیرد. تشخیص درست حقیقت توبه کارى دشوار است و اگر این دشوار حل نگردد حل مشکل نفوذ عناصر ناباب و ضد عدل و ضد ارزش در صفوف انقلاب دشوار است. (8)
این مشکل درباره داورى و قضاوت نیز هست که افراد مجرم - بویژه متمکنان و طاغوتان مالى و سیاسى و نظامى - با زیرکى و هوشیارى و با استفاده از افراد متخصص که از راههاى فرار قانونى اطلاع دارند، مى توانند بیگناه را مجرم و مجرمان را بیگناه جلوه دهند و حق را ناحق کنند. (9)
در جامعه مهدوى (ع) که سره از ناسره و منافق و طاغوت و طاغوت چه از دیگران جدا مىشوند و همه مجرمان کیفر مى یابند، و همه حق ها به حق داران مى رسد، این دو مشکل چگونه حل مىشود که راه فرارى باقى نماند؟
در احادیث که در آنها اندکى از راهها و روشهاى امام مهدى (ع) ترسیم شده است به دو موضوع اساسى در این زمینه اشاره شده است:
1- امام و یاران او در قضاوت چون داود پیامبر (ع) قضاوت مى کنند، یعنى باعلم باطنبینى و احاطه به منویات و اندیشه هاى باطنى اشخاص و افراد، مجرمان را مجرم اعلام مى کنند و بی گناهان را بی گناه، و در آن دوران دیگر نیازى به شاهد و بینه و ارائه مدارک و دلائل نیست. با استفاده از این شیوه الهى است که کار قضاوت بسرعت انجام مى گیرد، و هر مجرم و تبهکار در دم به کیفر مى رسد، و حقى از مظلومى ضایع نمى گردد.
امام صادق (ع)
لن تذهبالدنیا حتى یخرج رجل منا اهلالبیت یحکم بحکم داود و آل داود لایسال الناس بینه. (10)- دنیا پایان نمى پذیرد تا مردى از خاندان ما قیام کند، که چون داوود (ع) و آل داود قضاوت کند، و از کسى (براى داورى) دلیلى نخواهد.
شیخ مفید مى گوید: « چون قائم آل محمد (ص) قیام کند، مانند حضرت داود (ع) یعنى برحسب باطن، قضاوت کند، و بىهیچ نیازى به شاهد حکم دهد. خداوند حکم را به او الهام مى کند. و او بر طبق الهام الهى حکم کند، مهدى، نقشههاى پنهانى هر گروه را بداند و به آنان آن نقشهها را بگوید. مهدى، دوست و دشمن خود را با نگاه بشناسد.» (11)
مشکل نفوذ عناصرى نفوذى نیز در پرتو همین اصل حل مى شود، زیرا که افکار و اندیشه هاى افراد بر امام و یاران او (12) آشکار است، و ظاهرسازی ها و نیرنگ هاى آنان تاثیرى ندارد. به این جهت است که توبه اشخاص پذیرفته نمى شود. (13)
امام باقر (ع)
یقومالقائم بامر جدید ... و. قضاء جدید، علىالعرب شدید، لیس شانه الا بالسیف، لایستتیب احدا، ولا یاخذه فىالله لومه لائم. (14)- قائم (ع) قیام مى کند با شیوهاى نو... و روشى تازه در قضاوت. بر عربها سختگیر است، شیوه او تنها شمشیر است و توبه کسى را نمى پذیرد و در (راه) اجراى احکام الهى از ملامت ملامتگرى نمى هراسد.
امام باقر (ع)
- زراره:... قلت ایسیر، بسیره محمد (ص)؟ قال: هیهات هیهات یا زراره ما یسیر بسیرته. قلت: جعلت فداک لم؟ قال ان رسولالله (ص) سار فى امته باللین کان یتالفالناس، والقائم یسیر بالقتل... ولایستتیب احدا... . (15)- زراره مى گوید: از امام باقر (ع) پرسیدم: آیا قائم، با مردمان، مانند پیامبر (ص) رفتار نمى کند؟ فرمود: هیهات، هیهات! مانند پیامبر (ص) رفتار نمى کند. گفتم: فدایت گردم چرا؟ گفت: پیامبر با ملایمت با مردم رفتار مى کرد، و مى کوشید تا محبت مردم را، در راه دین، جلب کند و تالیف قلوب نماید. اما قائم با شمشیر با مردم روبرو مى شود... و توبهاى از کسى نمى پذیرد...
قاطعیت الهى امام مهدى (ع)، در برابر همه عناصر فتنه انگیز و تجاوزطلبى است که به حق و عدل پشت کرده اند و از تجاوز به حقوق و سلطه طلبى دست بردار نیستند. این عناصر - داخل باشند یا خارج، به ظاهر مسلمان باشند یا کافر - بدون استثنا با شمشیر فراگیر امام روبرو خواهند شد، و جامعه از وجود این ضد انسان ها پاکسازى خواهد گردید.
امام باقر (ع)
اذا قامالقائم سار الىالکوفه، فیخرج منها بضعه عشر للاف انفس... علیهمالسلاح فیقولون له: ارجع من حیث جئت فلا حاجه لنا فى بنى فاطمه فیضع فیهمالسیف حتى یاتى على آخرهم، ثم یدخلالکوفه فیقتل بها کل منافق مرتاب و یهدم قصورها، و یقتل مقاتلیها حتى یرضى الله - عزوجل - . (16)- آنگاه که قائم قیام کند به کوفه درآید، پس چندین هزار (جنگجوى) سلاح به دست سر برآورند و به امام مهدى گویند: بدانجا که آمدى بازگرد که ما را نیازى به فرزندان فاطمه نیست. امام آنان را تا آخرین نفرشان مى کشد، سپس به کوفه داخل مى شود و (در داخل شهر) هر منافق شک گرایى را مى کشد، و کاخ هاى شهر را ویران مى کند، و سلاح به دستان را از دم تیغ مى گذراند، تا خداى بزرگ (از کشتن این دشمنان دین و عدل) خشنود گردد.
چنانکه از این حدیث آشکار مىشود جامعه از همه عناصر ناباب و ریاکار پاک مى گردد، و مظاهر زیست اشرافیگرى ویژه نظام هاى طبقاتى و سرمایه دارى چون قصرها و کاخها که مسکن طبقات بالاى جامعه است، به دستبا کفایت امام مهدى (ع) ویران مى گردد.
از جمله امورى که امام مهدى (ع) را در اجراى دقیق قانون حق و عدل و عملى شدن ریز و درشت قوانین حدود و قصاص، یارى مى رساند یاران با صلابت و استوار و آشتى ناپذیر اماماند. یاران امام - افزون بر کمالات معنوى و جهات باطنى که دارا هستند - چون طبق تعبیر احادیث اکثر جوان هستند، (17) قاطع و خشن و دور از هر گونه ملاحظه کارى و مصلحت سنجى برنامه ها را عملى مى سازند، و حق را به حقداران باز مى گردانند، و تبهکاران را بى ترحم کیفر مىدهند. دیگر اینکه ذهن ایشان از مفاهیمى عوضى به نام اسلام و دین خدا انباشته نشده است که در هر راه و کار دچار تردید شوند و نتوانند قاطع و سریع به پاکسازى و اجراى احکام خدا دست یازند. آنان تنها از امام مهدى احکام خدا و آیین اسلام را مى آموزند و ذهنیت پیش ساخته اى ندارند. همچنین آنان از امام خویش بى چون و چرا و بطور کامل پیروى مى کنند. و این نیز موجب اجراى بیدرنگ و سازشناپذیر مقررات و احکام است. این اطاعت کامل، برخاسته از امام شناسى آنان است و اینها همه موجب مى گردد تا در اجراى احکام اسلام ناب و خالص از هیچ چیز بیم نداشته باشند، و هیچ عاملى هرچند بزرگ و سرسخت مانع کار آنان نگردد، و احکام مو به مو اجرا شود، گرچه دشواریهاى فراوان و تصفیه هاى بزرگ و خونریزی هاى سیل آسایى را به همراه داشته باشد.
نویسنده: استاد محمد رضا حکیمی
پی نوشت:
1- «غیبت نعمانى»/233.
2- «غیبت نعمانى»/ 240.
3- یعنى خود از مسؤولان است.
4- «موسوعه الامام المهدى - ع -»، الکتاب الثالث، 454، به نقل از «بحار».
5 - «نهجالبلاغه»/1137.
6 - «بحار» 51/120.
7- «کمالالدین» 2/369.
8 - شناسایى بیشتر این افراد البته ناممکن نیست، به شرط اینکه دقتهاى فراوان به کار رود و معیارها و ضوابط دقیق انقلابى در دستباشد و به دست افراد دلسوز و قاطع و کاردان اجرا شود.
9- با قضاوت درست و حساب شده و با وجود قاضیان بصیر و مؤمن پیشگیرى از این ترفندها - بطور اکثر - نیز امکانپذیر است.
10- «بحار» 52/319; «کافى» 1/397.
11- «خورشید مغرب»/ 35 به نقل از «ارشاد مفید»/ 365 -366.
12- امام مهدى (ع) به یاران طراز اول خود علومى مىآموزد که با کمک آن مىتوانند از چنین شیوههایى استفاده کنند.
13- در «عدم پذیرش توبه» در زمان امام مهدى (ع) حرفهایى گفتهاند: در این نوشته، قدر مسلم آن که توبه ریاکارانه صورى است مطرح گردید. علامه مجلسى در این مورد مىگوید: «توبه کسانى را قبول نمىکند که مىداند در باطن کافرند...» «بحار» 52/349.
14- «بحار» 52/354.
15- «بحار» 52/353; «غیبت نعمانى»/ 231، با اندکى اختلاف.
16- «بحار» 52/338; مکیالالمکارم 1/147.
17- در احادیث آمده است: «اصحاب المهدى شباب لاکهول فیهم الا مثل کحلال عین والملح فى الزاد و اقلالزادالملح: یاران امام مهدى جوانان هستند که سالخورده اى میان آنان نیست، مگر به مقدار سرمه در چشم و نمک در غذا، و کمترین بخش غذا نمک است.» «منتخب الاثر» 484.
منبع: مرکز مطالعات شیعه
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}